سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

تشیع، دین آینده‏ جهان - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی

تشیع، دین آینده‏ جهان
تقدیم به: 
ودیعه‏ یزدان، موعود ادیان و منجی انسان; شخصیتی که چون بیاید ، بهار به پیشوازش می‏رود، عدل بر رکابش بوسه می‏زند و جهان یکسره که به صلاحدید حق، رخ در نقاب غیبت دارد، به صلاح و فلاح می‏گرود ، و هم اینک نیز بارش آسمان و رویش زمین از یمن وجود اوست. یعنی حضرت ولی عصر حجه بن الحسن العسکری‏عجل الله تعالی فرجه الشریف; سلیمان به حقی که اهرمن را تا روز رستخیز، توان ربودن خاتم از انگشت وی نیست، جعلنا الله من انصاره و اشیاعه والذابین عنه . 
«هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون‏» . 
او (خداوند) کسی است که رسول خویش را با هدایت (دلایل روشنگر) و دین حق (درست و استوار) فرو فرستاد تا این دین را بر تمامی ادیان پیروز گرداند، هر چند که مشرکان (بت‏پرستان ، یهود، و مسیحیت) نخواهند. 
نوید فوق، مربوط به سوره‏ی توبه، آیه‏ی 33 است . در آیات قبل (توبه: 27-32) نخست فرمان داده می‏شود که بایستی بت‏پرستان فتنه‏جو و آتش افروز حجاز به عنوان عناصری پلید از حریم کعبه طرد شوند. سپس به دو گروه مشرک اشاره می‏شود: یهود و مسیحیت، که برخلاف تعالیم انبیا به خدای یکتا شرک می‏ورزند، پیامبران الهی را فرزند خدا می‏انگارند و خاخامها و راهبان را رب و ال‏ه خویش می‏گیرند در حالی‏که امر شده‏اند جز خدای یگانه، معبودی را نپرستند و مع الاسف می‏کوشند نور الهی (اسلام) را نیز خاموش سازند، حال آن که اراده‏ی قطعی خدای متعال بر این تعلق گرفته است که نور خویش را کامل سازد. 
آنگاه در ادامه، با لحنی صریح و قاطع، می‏فرماید: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی...» . 
آیه‏ی مزبور «هو الذی...» با حواشی‏یی از همین دست، در سوره‏ی صف، آیه‏ی 9 و همچنین با اندکی اختلاف در سوره‏ی فتح، آیه‏ی 28 نیز تکرار شده است. 
از این آیه، که 3 بار در قرآن تکرار شده، به روشنی بر می‏آید که دین اسلام، بنا به خواست قاطع الهی، سرانجام بر تمام ادیان غلبه و استعلا خواهد یافت و مخالفان و منکران این دین که تابش آفتاب آن را بر جهان بر نمی‏تابند همگی منکوب خواهند شد. 
واژه‏ی کلیدی در آیه‏ی فوق، «لیظهره علی الدین کله‏» است که ضمیر در «لیظهره‏» (بنا به قاعده‏ی ادبی «الاقرب یمنع الابعد» به «دین الحق‏» بر می‏گردد; چنان که سنخیت «غالب‏» و «مغلوب‏» نیز مقتضی غلبه‏ی «دین‏» بر «ادیان‏» است (نه فی‏المثل، غلبه‏ی «شخص‏» بر «ادیان‏») . بنابر این، معنای «لیظهره علی الدین کله‏» آن است که اسلام، سرانجام بر تمامی ادیان غلبه و تفوق خواهد یافت. 
«لیظهره‏» ، از ماده‏ی (ظ.ه.ر) می‏باشد که در اصل لغت، به معنی «قوه‏» و «بروز» است. ظهور، به معنی انکشاف و بروز و نیز قدرت و استیلاست (مقائیس اللغه) و وقتی که با حرف اضافه‏ی «علی‏» همراه می‏شود معنای چیرگی و استعلا می‏دهد. «ظهور علی فلان‏» به معنی غلبه بر آن شخص بوده و «اظهره الله علی عدوه‏» به این معنی است که خداوند وی را بر دشمنش پیروز ساخت (مختار الصحاح) . چنان که «ظهور علی الحائط‏» نیز به معنی بالا رفتن از دیوار و اشراف بر آن است (مصباح المنیر) . 
گذشته از فرهنگ لغات، در قرآن کریم نیز ماده‏ی ظهور و اظهار، خصوصا آنجا که با حرف «علی‏» همراه است، نوعا به معنی آشکار شدن چیزی از موضع قدرت، و به دیگر تعبیر، غلبه‏ی آشکار و چشمگیر بر چیزی است; آن گونه غلبه و چیرگی که در و دیوار، آینه سان، حاکی از آن است. بنگرید: 
«حتی جاء الحق و ظهر امر الله و هم کارهون‏» (توبه: 48) 
«ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس‏» (روم: 41) 
از قول مؤمن آل فرعون به فرعونیان : 
«یا قوم لکم الملک الیوم ظاهرین فی الارض فمن ینصرنا من باس الله ان جاءنا» (غافر: 29) 
«یا ایها الذین آمنوا کونوا انصار الله کما قال عیسی بن مریم للحواریین من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله فآمنت طائفه من بنی اسرائیل و کفرت طائفه فایدنا الذین آمنوا علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین‏» (صف: 14) . 
در این آیات نیز «ظهور + علی‏» به معنی «غلبه و دست‏یافتن بر حریف‏» استعمال شده است: 
«کیف و ان یظهروا علیکم لا یرقبوا فیکم الا و لا ذمه‏» (توبه: 8) 
«انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم‏» (کهف: 20) 
از تامل در شواهد لغوی و قرآنی واژه‏های ظهور و اظهار (آنجا که با حرف «علی‏» همراهند) برمی‏آید که آیه‏ی 33 توبه 
«هو الذی ارسل رسوله... لیظهره علی الدین کله‏» 
نوید بخش پیروزی و سیطره‏ی چشمگیر و تمام عیار اسلام در آینده بر تمامی ادیان است; آینده‏ای که هنوز نیامده و طبق روایات بسیار که از طریق شیعه و سنی نقل شده، به دست‏بزرگمردی از تبار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یعنی حجه بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق خواهد یافت. 
آیه‏ی 55 سوره‏ی نور، ضمن تاکید بر این پیروزی، ابعاد مختلف و هدف غایی از آن را به گونه‏ای روشنتر و مفصلتر بیان می‏دارد: 
«وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا...» (نور: 55) . 
خداوند به مؤمنان شایسته کردار از شمایان، وعده داده است که 1. قطعا آنان را وارث و جانشین مکنتها و قدرتهای جهان قرار خواهد داد و 2. دینشان را که خود برای آنان پسندیده است (بر جهان) قادر و مسلط خواهد گرداند و 3. قطعا خوف و ترسشان را بدل به امنیت و آرامش خواهد ساخت، تا بدون هیچ‏گونه شرکی، فقط و فقط او را پرستش کنند.... 
در این آیه نیز واژه‏ی کلیدی دیگری وجود دارد که دقیقا هم مضمون ومؤید «لیظهره علی‏الدین کله‏» در آیه‏ی 33 توبه است، و آن : «لیمکنن لهم دینهم...» می‏باشد. 
«لیمکنن‏» از ماده‏ی تمکین به معنی پا برجا ساختن و قادر و توانا گردانیدن است (لسان العرب و تاج العروس) . خدای متعال در دومین بند از وعده‏های سه‏گانه‏ی خویش به مؤمنان شایسته کردار، تصریح می‏کند که دین مورد رضایت‏خویش را که پیروی از آن را برای آنان پسندیده است قطعا در آخر الزمان برجهان سیطره خواهد بخشید. 
یک سؤال اساسی پیداست دینی که نازل کننده‏ی قرآن، وعده‏ی پیروزی قاطع آن را در آینده می‏دهد، دینی جز دین اسلام نیست. اما سؤالی که در اینجا مطرح می‏شود آن است که: با توجه به این که دین اسلام عملا در طول تاریخ به مذاهب گوناگون بلکه متضادی تقسیم شده و پیروان هر یک از این مذاهب تنها خود را بر حق می‏دانند، و منطقا نیز باید گفت که از میان این همه مذاهب و فرق متضاد، تنها یکیشان مصداق اسلام واقعی و دین مورد رضایت الهی بوده و بقیه بر باطلند براستی کدام یک از مذاهب موجود اسلامی، همان دین مورد رضایت الهی بوده و در نتیجه، طبق وعده‏ی حتمی الهی، در آینده بر تمامی جهان سیطره خواهد یافت؟ 
در پاسخ باید گفت: همه‏ی مذاهب و فرق اسلامی، با دلایلی که می‏آورند، طبعا خود را یگانه دین بر حق ، یا به دیگر تعبیر، اسلام حقیقی و راستین می‏انگارند و اگر قرار بر پذیرفتن ادعا بدون سنجش و محک صحت آن باشد بایستی همه‏ی این فرق و مذاهب را (با وجود تضادهایی که در «تفسیر» اصول مشترک و «تفصیل‏» فروع مختلف دارند) دارای اندیشه‏ی درست و عمل صالح انگاشت! و حتی تکفیر و تفسیقهای آنان از یکدیگر را نیز، از باب جمع ضدین یا متناقضین! شاهد وحدت و همدلیشان پنداشت! که بیگمان این گونه داوری کاری خطا و ناصواب است. زیرا حقیقت، در هر جا، یک چیز بیش نیست (فی‏المثل، ذات باری‏تعالی، به چشم سر، یا قابل رؤیت است و یا نیست، و نمی‏شود که هم سخن قایلان به امکان رؤیت‏خداوند با چشم سر درست‏باشد و هم سخن منکران رؤیت!) و از مجموعه‏ی بی‏نهایت‏خطوطی که دو نقطه را به هم متصل می‏سازند، تنها و تنها یک خط، می‏تواند مستقیم باشد و اسلام راستین نیز (که همان دین مورد رضایت الهی است) صراط مستقیمی است که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، نه پهنه‏ی درندشت و بی‏در و دروازه‏ای که صدها راه و بیراهه، راست و کج، و ضد و نقیض، در آن می‏لولند...! 
پس صرف نظر از ادعای هر گروه مبنی بر حق بودن خویش، باید دید که قرآن کتاب آسمانی دین اسلام که همه‏ی مسلمانان به آن احترام می‏گذارند و آن را حجت قول و فعل خویش می‏شمرند خود کدام یک از این مذاهب و فرق را مصداق «دین مورد رضایت الهی‏» شناخته و به عنوان «دین حق‏» بر آن صحه می‏گذارد؟ 
خوشبختانه آیه‏ی 3 سوره‏ی مائده، به این سؤال اساسی پاسخی روشنگر می‏دهد: 
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده: 3) . 
امروز دینتان را برای شما کامل کردم و نعمت (هدایت) ام را بر شما تمام ساختم و راضی شدم که این اسلام (کامل شده) دین شما باشد. 
الیوم (امروز)، اشاره به روز خاصی دارد که در آن، دین اسلام کامل شده و خدای متعال پسندیده است که این دین تکمیل یافته، آیین جاوید مسلمانان باشد. 
به راستی در این روز خاص، چه حادثه‏ای رخ داده و چه حکمی از سوی پروردگار ابلاغ شده که با ابلاغ آن، دین اسلام و نعمت هدایت الهی کامل گشته است؟ 
با شناخت این روز خاص، طبعا هم حادثه و حکم مزبور را که مایه‏ی تکمیل رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شده خواهیم شناخت و هم ویژگی خاص «دین مرضی الهی‏» را .




تاریخ : چهارشنبه 89/6/24 | 4:32 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.